بازم پائیز شد .
بعضی روزها نزدیک های ظهر دلم یک عشق می خواهد که بهم زنگ بزنه بگه بیا بریم بیرون ، بعد با هم بریم توی یک رستوران دنج و خلوت ، بشینیم با هم حرف بزنیم و ناهار بخوریم در حالی که یک موسیقی آرام و دلنواز پخش می شه . حرف بزنیم و بخندیم بی خیال همه مشکلاتی که دور و برمون هست. دستای گرمش رو بگیرم و لمس کنم . ناهار رو توی نهایت آرامش بخوریم و بعد پاشیم بریم بیرون توی هوای پائیزی قدم بزنیم، اون وقته که رنگ پائیز عوض می شه ، بوی پائیز عوض می شه وقتی که کنارشی و دوش به دوشش قدم می زنی . اون وقته که احساس خوشحالی و عاشق بودن توی وجودم شعله ور می شه . اون وقت از درون گرم می شم و این سرمای لعنتی پائیز را فراموش می کنم .
دلم یک عشق برای پائیز می خواهد
شاپرک خانم...برچسب : نویسنده : shaparkkhanomo بازدید : 175