این روزها فقط کارهای عادی روزانه را می کنم و سعی می کنم به هیچ چی فکر نکنم ، دیگه کاملا بی حس شدم . دیگه حتی دلم نمی خواهد به گذشته فکر کنم. چون هر چقدر که می گذرم کمتر می توانم بفهم که چرا وجود من اینطوریه . چرا همه در اول راه خودشون را به آب و اتیش می زنن که من بهشون توجه کنم ، بعد که من بهشون توجه می کنم و محبتشون را پاسخ می دم ، می گذارن و میرن . همه هم معتقدن که تو خیلی مهربونی تو خیلی خوبی ...
فکر کنم بیشتر از ظرفیتشون تحویلشون می گیرم . عادت ندارم دورغ بگم و همیشه صادقم .
نمی دانم این روزها خیلی خسته ام .منتظرم فقط بگذره.
برچسب : نویسنده : shaparkkhanomo بازدید : 45